«مجموعه اي خودجوش هستيم كه نه بودجه دولتي داريم و نه بودجه هاي خاص كه ما را از نظر مالي حمايت كند و خودمان هم از اين كه دستمان را دراز كنيم اكراه داشته ايم و شان خود را بالاتر از آن مي دانيم.»
اصغر شيرزادي كارآفرين معلولين چگونگي شكل گيري اين جمع را اينگونه توضيح مي دهد: «سال ۶۲ كه نخستين كنكور بعد از انقلاب فرهنگي برگزار شد در آزمون شركت كردم و در مقطع زماني ۶ ماهه تا اعلام نتايج فعاليت هايي را انجام دادم كه در مسير زندگي ام مؤثر بود.» شركت در كلاس هاي زبان و نيز مراكز فني و حرفه اي از آن جمله اند، اما مهمتر از آن شركت در فعاليت هاي ورزشي بود كه به دليل حضور و آشنايي با معلولين ديگر دغدغه ها برجسته تر مي شود: «در اين مقطع با تشكل هاي معلولين در كلاس هاي ورزشي آشنا شدم. من مشكلات را مي ديدم و مي ديدم كه به دليل ضعف هاي جسمي ناشي از معلوليت اكثر ما از قشرهاي ضعيف جامعه هستيم، با دوستان تصميم گرفتيم فعاليتي را شروع كنيم و در راستاي اشتغالزايي براي معلولين آن را گسترش دهيم.» به قول براتي از آنجايي كه توجهي به معلولين نمي شد مي بايست روي پاي خودمان مي ايستاديم.» شيرزادي اينگونه ادامه مي دهد: «بر اين اساس در سال ۶۳ از طريق موافقت اصولي توانستيم اين شركت تعاوني را تاسيس كنيم. من هم جزو هيات مؤسس بودم و علاوه بر آن توانستيم در بدو تاسيس ۲۰۰ نفر را جذب تعاوني كنيم. بعد براي آغاز فعاليت شروع كرديم به گرفتن آمار و نيازسنجي از معلولين.» براتي نحوه نيازسنجي را اينگونه شرح مي دهد: «علاوه بر مشورت با مؤسسات مرتبط و كساني كه مي شناختيم، اگر در خيابان معلولي را مي ديديم به سراغش مي رفتيم و از آنها درباره زندگي و سختي ها و مشكلاتشان مي پرسيديم.» در آن مقطع زماني تعاوني پس از بحث هاي فراوان به اين نتيجه مي رسد كه از نيازهاي اساسي معلولين تامين مايحتاج اوليه زندگي است و به اين ترتيب شركت تعاوني چندمنظوره كه براساس اساسنامه دستش باز بود به خريد و فروش لوازم منزل و اقلام ضروري روي مي آورد چنانكه براتي مي گويد: «كالاها و لوازم منزل و يا خواروبار و ارزاق عمومي مي خريديم و آنها را مي فروختيم و يا در اختيار افراد كم درآمد قرار مي داديم، چون اساساً شركت تعاوني عام چندمنظوره بود و طبق اساسنامه دستش براي ورود به عرصه هاي تجاري هم باز بود.» براي اين منظور تعاوني دو واحد فروشگاهي هم تاسيس مي كند كه مانند اغلب تعاوني ها هم به اعضا خدمات مي دهد و هم به ديگران و بنا به گفته براتي «سود عايدي صرف بچه ها براي بالابردن كيفيت اشتغال مي شود.» اين تعاوني نخستين تعاوني معلولين نيست و به قول شيرزادي «مثلاً تعاوني الكترونيك معلولين هم بوده كه چون خودشان را با نيازهاي روز تعريف نكردند، نتوانستند دوام بياورند و منحل شد» وي ادامه مي دهد: «بر پايه همين تجربيات به اين نتيجه رسيديم كه همه تخم مرغ ها را نبايد در يك سبد گذاشت. ما طبق اساسنامه نبايد در يك جا درجا مي زديم و مي بايست راه هاي جديد را شروع مي كرديم. بايد از جامعه و بازار، نيازسنجي مي كرديم و واحدهاي مختلف را تعريف مي كرديم.» به اين ترتيب در مقطع زماني خاص و بنا به الزامات جامعه و بازار تعاوني به بسته بندي مواد غذايي روي مي آورد: «اولين مجموعه بسته بندي قند و شكر ما بوديم و در بسته بندي تجربيات فراواني را به دست آورديم و بعد حبوبات را بسته بندي كرديم. زماني كه ما شروع كرديم تازه مردم با اين امور آشنا مي شدند.» توليد و عرضه محصولات دوختي، كار بر روي سنگ هاي قيمتي، درخت سيم مورد استفاده در صنعت خودروسازي نيز از جمله اموري است كه تعاوني طي اين سال ها به آن پرداخته كه در پشت همه اين تغيير فعاليت ها دليل عمده اي وجود دارد كه براتي آن را اينگونه بيان مي كند: «وقتي در يك مسير به بن بست برمي خورديم، راه ديگري را بازمي كرديم، حتي كار را عوض مي كرديم تا معلولين هيچ موقع احساس نكنند كه آمدن و عضويت در تعاوني كار بيهوده اي بوده است.» اين تنوع رمز ماندگاري آنها بود كه سبب تعجب تعاوني هاي ديگر مي شد: «وقتي در همايش هاي وزارت تعاون شركت مي كرديم تعاوني هاي ديگر از وضعيت كاري و مالي مي ناليدند و به ما مي گفتند شما كه معلوليت داريد چگونه دوام مي آوريد » شركت تعاوني موفق مي شود عنوان بهترين كارآفرين بهزيستي و تعاوني برتر معلولين را در سال ۷۳ به خود اختصاص دهد بنابه گفته شيرزادي از آنجا كه «بيشترين محوريت كار بر روي بحث توليد و در زمينه هاي مختلف بود، براساس سياست هاي كلاني كه تعاوني براي خود تعريف كرده بود، سياستگذاري ها تغيير مي كرد.» بر اين اساس در سال ۷۵ كه رايانه تازه وارد كشور شده بود، اعضاي هيات مديره با برگزاري جلساتي تصميم مي گيرند كه وارد اين عرصه شوند. براي اين منظور تعاوني به سرمايه و كارگر نياز پيدا مي كند كه براتي اقدامات صورت گرفته براي تدارك آنها را اينگونه توضيح مي دهد: «در سال ۷۵ كه كامپيوتر تازه به بازار آمده بود، با تصميم هيات مديره و با كار كارشناسي محل مناسب و امكانات اوليه موردنياز آن تهيه شد. در آن سال بهزيستي براي اشتغال معلولين به هر كدام از آنها ۷۵۰ هزار تومان وام مي داد كه با اين مبلغ براي خودشان اشتغال ايجاد كنند كه البته در بيشتر موارد امكان پذير نبود و آنها بعد از آن كه پول را خرج مي كردند دوباره بيكار مي شدند. ما به بهزيستي پيشنهاد داديم كه مي توانيم براي معلولين اشتغالزايي كنيم و به همين منظور تفاهمنامه اي به امضا رسيد.» شيرزادي در همين رابطه مي افزايد: «به بهزيستي اعلام كرديم كه معلولي را مي خواهيم كه حداقل ديپلم داشته باشد و بتواند حروف انگليسي را بخواند.» شيرزادي روال اولويت بندي معلولين براي اشتغال توسط بهزيستي را ناقص دانسته و مي گويد: «بهزيستي افراد را براساس نيازمندي و محروميت اولويت بندي مي كند و نه براساس توانمندي فرد و اين هم سبب سرافكندگي معلول شده و هم انرژي زيادي از معلول و كارفرما مي گيرد.» اما تعاوني براساس هدفي كه بر پايه آن تاسيس شد نه تنها آنها را طرد نمي كند بلكه براي معلولين معرفي شده دوره آموزشي دو تا سه ماهه مي گذارد و آنها را براي كار در واحد مونتاژ آماده مي سازد. هم اكنون بيش از ۷۰ معلول در اين تعاوني در حال مونتاژ رايانه هستند و بيش از چهار هزار نفر نيز از فروشگاه هاي تعاوني خدمات دريافت مي كنند. تعاوني هم اكنون توانايي مونتاژ ۶۰۰۰ دستگاه رايانه در ماه را دارد و طرف قرارداد شركت هاي معتبري است در مناقصات همچون ديگر شركت ها با پائين آوردن قيمت با ديگران رقابت مي كند. قدر مسلم شرايط كار براي معلولين به دليل سنگيني كيس رايانه نيازمند تمهيداتي است و اين تمهيدات را براتي اينطور شرح مي دهد: «يك آدم سالم مشكلي ندارد و مي تواند دور ميز بچرخد و كار كند، اما معلول بايد كامپيوتر را بچرخاند. ما براي كارهاي سنگين مثل جابه جايي كيس از افراد سالم براي كمك به معلولين استفاده مي كنيم. براي مونتاژ هر فرد يك كيس در اختيارش قرار مي گيرد. يك فرد سالم مي تواند روزانه تا ۳۰ رايانه را هم مونتاژ كند. اما حداكثر راندمان ما ۱۸ كيس در روز است.» به دليل شرايط روحي خاص معلولين براي ايجاد نشاط در محيط كار تمهيدات خاصي انديشيده شده است.
«روحيه بچه ها بسيار حساس است و بسيار عاطفي هستند و نياز به محبت بيشتري دارند. براي اين كه محيط كارگاه كسل كننده نباشد وسايل ورزشي از قبيل دارت تهيه كرده ايم كه ورزش مفرحي است تا در كنار كار تنوعي ايجاد كرده باشيم و بچه ها در ساعات بيكاري از آنها استفاده كنند.» بي شك اين تعاوني مانند هر مؤسسه توليدي ديگر با مشكلاتي هم روبه رو بوده است اما با عرقي كه مؤسسين به كار و هدف خود دارند در مواردي براي آن كه حقوق كارگران حتي يك روز عقب نيفتد از پس انداز خود نيز هزينه كرده اند. علاوه بر اينها بنا نهادن چنين تعاوني با مشكلاتي كه در نوع خود داراست مانند راندمان پائين كاري نيازمند كار و زحمت فراوان است. «هنوز يادم نمي آيد كه كمتر از ۱۲ ساعت كار كرده باشم و خيلي مواقع بوده كه حتي متوجه گذشت زمان نبوده ام.» مشكلاتي كه اين تعاوني با آن روبه رو است را مي توان نمونه ايده آل تعاوني هايي از اين دست قلمداد كرد و اصلي ترين مشكل «اجرا نشدن قانون» جامع حمايت از معلولين مصوب مجلس شوراي اسلامي در سال ۸۳ است. با تمام رنج هايي كه معلولين و اعضاي شركت تعاوني متحمل مي شوند، هنوز هم ايده هاي تازه اي دارند، ايده هايي براي رفاه و اشتغال معلولين.
برنامه آتي آنها احداث نخستين مجتمع ويژه معلولين در خاورميانه با ۱۰ هزار متر مربع زيربنا در ۵طبقه است كه ايده و طرح آن از سوي اعضا چيده شده است. آنها در نظر دارند ۱۵ رشته جديد از قبيل چاپخانه، صنايع دستي، درخت سيم، لوازم جانبي رايانه و غيره را در آنجا داير كرده و به آموزش و جذب و اشتغال معلولين بپردازند و برآنند تا با همكاري دانشگاه جامع علمي كاربردي پس از آموزش به هر يك از فارغ التحصيلان مدرك اعطا كنند. با احداث اين مجتمع براي ۱۲۰۰ معلول فرصت شغلي ايجاد خواهد شد.
□
روزنامه ايران، شماره 3981 به تاريخ 30/4/87، صفحه 9 (گزارش)
نظرات شما عزیزان:

راستی مطالبتون عالیه
